«یاور» سریال شب دهم: فیلمنامه این سریال برای من یک دعوتنامه بود ؛ با امام حسین(ع) قهر بودم! | خاطره خواندنی از ضبط تعزیه شب دهم
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۱۸۳۲
به گزارش همشهری آنلاین، پرویز فلاحی پور دوازدهمین مهمان برنامه تلویزیونی «آن» بود که در ۲۶ شهریور ماه مصادف با اربعین حسینی پخش شد. در این برنامه مجری با اشاره به کاراکتر این بازیگر در سریال «شب دهم» و ماجرای قبول کردن این نقش پرسید که این بازیگر در پاسخ گفت: من در آن زمان هنوز شناخته شده نبودم و کار تئاتر میکردم در تئاتر اکثراً من را میشناختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی اضافه کرد: حسن فتحی به تئاتر میآمد و نقد میکرد و کارهای من را دیده بود. قبل از آن در «روشنتر از خاموشی» و «فردا دیر است» هم از دیگر کارهای من بود.
وی با اشاره به حضورش در «شب دهم» توضیح داد: در «شب دهم» تهیه کننده دنبال یک شخص معروف و دیده شده بود اما آقای فتحی تا آنجا که من شنیدهام اصرار کرده بود که من هم نقش را بازی کنم. یک روز دستیار آقای فتحی با یک فیلمنامه به خانه ما آمد من فیلمنامه را خواندم دیدم فیلمنامه کلاسیک بسیار خوبی است و نقشها و شخصیتپردازیهای زیبایی دارد.
از کودکی سیاه پوش امام حسین (ع) بودماین بازیگر درباره حسش نسبت به نقش یاور گفت: با خواندن فیلمنامه دلهرهای در من بیدار شد که من قرار است کدام یک از نقشها را بازی کنم. فکر کردم نقش کوچکی را برای من در نظر گرفتهاند. آقای فتحی از من پرسید از کدام نقش خوشت آمد و من گفتم از یاور خوشم آمد. نظرم را درباره نقش سرگرد پرسید اما من آن را دوست نداشتم. دوست نداشتم نقش منفی بازی کنم. بعد با دستیار آقای فتحی صحبت کردم که اگر برای یاور باشد من میآیم.
همکاری بهروز افخمی و محمد حسین مهدویان در یک فیلم سینمایی بازگشتِ مهران مدیری؛ دور همی تا چه زمانی ادامه دارد؟ | سرنوشت مسابقه شهروند مافیا در تلویزیونفلاحی پور اظهار کرد: قبل از آن در زندگی من اتفاق بدی افتاده بود و من سیاهپوش امام حسین (ع) بودم. وقتی یک و نیم ساله بودم مریضی سختی گرفتم و دکترها من را جواب کردند اما مادرم نذر امام حسین (ع) میکند و من خوب شدم. اما در دوره جوانی برای من اتفاقی افتاد که متاسفانه با امام حسین (ع) قهر کردم، با خودم گفتم به هیچ عزاداریای نمیروم و ۱۲- ۱۳ سال به هیچ عزاداری نرفتم.
فیلمنامه «شب دهم» یک دعوتنامه برای من بودوی درباره فیلمنامه «شب دهم» یادآور شد: وقتی فیلمنامه به دستم رسید مثل یک دعوت نامه برای من بود. من نشانهها را خیلی خوب پیدا میکنم اگر انسانها بتوانند نشانهها را دریافت کنند میتوانند به ریسمان الهی برسند. این فیلمنامه برای من خیلی مهم بود که نقش یاور را در فیلم بگیرم و همه نشانهها برای من در این فیلم بود. بعضیها شک داشتند که آیا این فیلم موفق میشود یا نه اما من همیشه به آقای فتحی و آقای بشکوفه میگفتم که این کار موفق میشود چون برای من یک نشانه بود و شکر خدا بسیار موفق بود.
بازیگر نقش یاور «شب دهم» گفت: من خیلی برای این نقش تلاش کردم، برای پیدا کردن شخصیت سعی کردم شبیه هیچکس نباشم و شبیه خود نقش باشم. میخواستم شبیه جمع چیزهایی باشم که مردم پذیرفتهاند من تلاش میکردم شخصیتی که مردم دوست دارند و باور دارند را بازی کنم و در ضمن شکل شخصیتهای قبل هم نباشد و تلاش من باعث شد که شخصیت یاور شکل بگیرد ۱۰ روز جلوتر از من آقای یاری جلوی دوربین رفته بود و من بعد از ده روز برای اولین بار جلوی دوربین رفتم.
وی در ادامه درباره نزدیک شدن به نقش شمر گفت: در حین ضبط کار خیلی سعی کردم خودم را به کسانی که تعزیه میخوانند نزدیک کنم مخصوصاً شمر که قرار بود در آخر قصه با آن درگیر شوم. آقای فتحی کسانی را انتخاب کرده بود که جزو بهترینها بودند شمر هم جزء بهترینها بود و من وقتی شب اول بازیاش را دیدم از حرکات و بیانش بسیار لذت بردم. خودم را به او نزدیک کردم و از او سؤال پرسیدم. کمکم حرکات خوب و به جا را از شخصیت شمر یاد گرفتم.
اجر شما از امام خوان بیشتر استفلاحی پور با بیان خاطرهای از ضبط تعزیه سریال شب دهم در تکیه نیاوران گفت: فردی سر صحنه بود که به خاطر اینکه من لباس شمر را پوشیده بودم به من توجه نمیکرد. وقتی شروع به ضبط آن سکانس کردیم در یک لحظه احساس کردم که کات نمیدهند. نگاه کردم و دیدم همه گریه میکنند. در همین زمان آقای فتحی با بغض گفت کات. در همان زمان آقا سید با یک سینی چایی پیش من آمد. من نگاهی به او کردم لبخند زدم و گفتم قبل از من پذیرایی نمیکردی؟ گفت اجر شما از امام خوان بیشتر است چون همه را به گریه انداختهای و یک حدیث برای من خواند درباره کسی که مردم را میگریاند.
وی درباره بازی نقش شمر نیز یادآور شد: وقتی شمر را بازی میکردم و میخواستم سر بازیگر نقش امام حسین را ببرم، بغض بسیار بدی در سینهام بود اگر فیلم را دوباره ببینید متوجه میشوید. من یکی دو بار خنجر را کشیدم میخواستم بغضم را بخورم میچرخیدم و برمیگشتم میخواستم این بغض را در دیالوگ نیاورم. آنجا سه شخصیت همراهم بود هم پرویز فلاحی پور هم شمر و هم یاور و من بیشتر با حرکت و رفتارم آن را نشان میدادم.
این بازیگر در بخش دیگر بیان کرد: من هر وقت کار درستی انجام دادم یک نشانه خوب برایم شکل گرفت مثلاً رفتن من به کربلا کاملاً اتفاقی بود وقتی دو سال پیش اربعین به کربلا رفتم خودم چنین انتخابی نداشتم به طور ناگهانی به من زنگ زدند و رفتم. تصور دیگری از سفر به کربلا داشتم ولی وقتی رفتم دیدم چیز دیگری است انرژی که در آن جمع بود من را در خودش حل کرد. امسال هم سریال «بی نشان» را به من پیشنهاد دادند من ۲۰ قسمت فیلمنامه را خواندم که ناگهان وسط کار مدیر تولید به من گفت اگر بخواهیم برویم کربلا میآیی و گفتم بله میآیم و باز هم اتفاقی به کربلا رفتم.
برنامه «آن» به تهیه کنندگی احمدرضا بلیغ، کاری از گروه معارف شبکه دو سیماست که شنبه و یکشنبه هر هفته ساعت ٢٢: ٣٠ به مدت ۵۰ دقیقه روی آنتن میرود. بازپخش این برنامه روز بعد ساعت ٧: ٠٠و ١۵:٠٠ خواهد بود.
کد خبر 706781 منبع: مهر برچسبها امام حسین تلویزیون - صدا و سیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: امام حسین تلویزیون صدا و سیما فلاحی پور امام حسین آقای فتحی بازی کنم برای من شب دهم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۱۸۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»